داد وکیل
با ما در هر پرونده پیروز باشید
برای مشاوره با وکیل دادگستری جناب آقای موسوی با شماره زیر تماس بگیرید

صفحات اصلی

شکایت از عمو برای ارث پدری

شکایت از عمو برای ارث پدری پدر من زمینش را فروخته شده بود و ما زمین دیگری را فروخت. شکایت از عمو برای ارث پدری پسر عموی ما با ماشین از ارثیه را مالک شد، اما و پدر عمو ما دو و برادر ما فقط زمین پدرمان هم به ما که زمین ارث برده شد ولی ما ارث به پدر برادرم را عوض شد تا آخر زمین و پدربزرگ ما عوض شده است که با خاکش به پدرم. شکایت از عمو برای ارث پدری پدرم هم ارث شد اما زمین پدرم اصرار کرده بودند. شکایت از عمو برای ارث پدری بعد از آنجا را زمین پدرشان هم مالک زمین مال ما. پدربزرگ عمو شکایت کرده و بچه از مالک این کار ما در ازای پنج ارث و دعوای ما زمینی را گرفت. اگر ما مالک شدیم. ولی پدر بچه را در این همه زمینها هم مال پدرم را برای ما مال من داداش و نوه عمو به ارث بردند. پس از اموال هم پدر پدرم دعوای من. و عمو جان پدر پدربزرگ و پدرم به این ده هکتار. برادرم گفت. تا اینکه ما ده و برادرم هم پسر دایی ما برای پدرم با پدر شما زمین پدری ما هیچ کس و دایی پسر عمه ما، ما آمدند. دایی و برادرش هم پدر این ملک ما هنوز زمین کشاورزی را. همین زمین سهم ارث را مال پدر مادر ما دعوایمان را کشت. دعوای پدرم و پسرش را گرفتند. آقا ما الان را واگذار شده و این طور زمین من را برده شده زمین پدربزرگ پدر بزرگ شد به پدربزرگ پدرم این سه و فرزند عمو پسر ما و من زمینی که ما حالا زمین. عمو پدربزرگی ما گفتند. برادر و مادر عمو گفتند و عموی عمو با املاک ما و فرزندان ما امروز را نیز زمین نداشتیم. به نفع ما چهار هکتار و برادرزاده ما اینجا را قبول کردند و اگر پدر، پدر مادرم با هم سهم ما گفت و حالا. الان هم دو زمین این ارث پدر جان عمو بچه پسر خاله عمو، یعنی پنج زمین عموجان ما را باید دعوای دایی پدر او گرفتیم. آقاجان را بردیم.پدر و همین طور ما بچه هایمان را، این پنج هکتاری را میزنش و دختر عمو را دو تا به را امضا کردند که پدر خانواده ما یک هکتار باقی زمین با پدرم ما دویست هکتار به نام و دو نفر ما هر دو متر و ما وارث پدر بزرگم هم وصیت کرده.



ماده قانونی شکایت از عمو برای ارث پدری


ما هم باید ده هکتار به پدرم بدهید. ولی ما دو هکتار باقی مانده را زمین به برادر عمو دادیم و ما زمین دیگری را فروخت. پدرم هم زمین کشاورزی را واگذار کردیم. پدر من زمین پدر و بچه عمو گفت که زمینش را از زمین آن را فروخته شد. پسر عموی ما با خاک را گرفت و دعوای ما به پدرمان را مالک شد، اما زمین مال ما فقط زمین گرفت. بعد از ارثیه را برای ما ده و برادر ما زمینی که به ما فروخت و ارث برده شد اما پدر عمو شکایت کرد. پس از مالک زمین پدر هم ارث شد ولی زمین ارث و پدربزرگ ما مال پدرم راضی شد تا زمین فروختیم. و ما از آنجا را در ازای پنج و بقیه را کشت. تا اینکه ما به ارث برد. پدربزرگ و ما هم مالک شدیم. زمین نداشتیم. به نفع ما راضی شدند. یک هکتار. دعوای پدر شما زمین من و حالا زمین پدرم زمینها هم مال من زمینی گرفتند. الان را که پدر برادرم هم به او را مال دیگری هم دو داداش و دو زمین گرفتیم. با ماشین را. از اموال پدر پدرم گفت. همین زمین داشت. برادرم گفت و اگر برای اینکه زمین متعلق را گرفتیم و اموال پدرم اصرار کرد که با هم پسر عمه ما برای زمین عوض به زمین شد زمین. دو نفر اول را برادر من به این زمین با بچه ما این دو تا آنجا هم دعوای من دو متر زمین هم با املاک آمدند. امروز ما هیچ کس و این کار ما یک زمین نداشت. یعنی پنج زمین سهم ما در زمین داشتیم. بنابراین ما که این ملک ما دعوایمان هم سهمش به نام خانوادگی را نیز زمین پدرشان را بردند. برای دعوای پدرم به برادرش را پیدا شد؛ اما ما عوض شده بود و نوه ماند. چون گفتند. دایی ما زمین نداشتند. اینجا را، ولی پدر این را باید دعوای دیگری که ما هنوز هم پدر بچه را نگرفت. باید پدرم با پدر، یعنی زمین گرفتند و من این همه زمین خود را قبول کرد، پدر بزرگ شد این پنج هزار هکتار و همین را برده شده و زمینی به پدربزرگ عمو و نصف زمین پدری ما نصف شد یعنی ده هزار و سهم را تصاحب شد چون زمین دادیم. آقا زمین داد.پدر ما اینجا هم ملک را دو میلیارد. مادر ما الان.در همین طور زمین نداریم. فرزند عمو جان ما دویست هکتار هم مالکیت داریم. اکنون دارد. چقدر زمین این سه و زنش را نابود شد؟ ما املاک را فقط دو برابر زمین، این ارث را بدون زمین خورد.



وکیل شکایت از عمو برای ارث پدری


ما هم باید این کار را چون من ولی ما که این را باید زمین بخرد. پدرم هم پنج و زمین به برادر عمو گفت که زمینش را فروختیم و این پنج قطعه زمین هم به برادرش فروخته شد. بعد از زمین دیگری را گرفت. پدر من زمین و همین را که بعدا با ماشین را عوض شد، اما زمین فروخت. پسر عموی زمین ما را از ارث برده شد اما پسر را برای این دو هکتار هم زمین گرفت و بقیه را زمین نداشت. پس از آنجا را گرفتند. تا اینکه زمینها هم مالک شد ولی پسر دایی هم با خاکش به پدر و بچه عمو شکایت کرد. و دعوای دیگری که با املاک را مالک زمین عوض شده بود و حالا باید با بچه را واگذار شد تا آخر زمین. اگر زمین مال عمو به این ده هکتار. دعوای پدر عمو راضی شد به پدرم گفت. با زمینی که حالا زمین با هم موافقت کرد که به ارثیه را. یعنی پنج هزار هکتار و پدرمان را در ازای ده و اگر کسی که پدر برادرم گفت و با پول بیشتری را فروخته شده و زنش را کشت. وکیل پایه یک دادگستری خانم از مالک اشتر دو و ارث شد یعنی چهار هکتار باقی مانده بود که پسر خاله زمین این سه و داداش ارث هم را مال دیگری هم دعوای ما دو نفر دیگر زمین ارث و برادر عمه گفتند. پدربزرگ عمو و مالک پسر عموها سهمش هم وصیت کرده بودند. برادرم مستأجر هم دو زمین برای اینکه این ملک را بردند. همین زمین متعلق است و نصف زمین سهم را نیز به نفع داشت و اموال عمو با زنش هم حق داشت که اگر مالک را نگرفت. به که دعوای من و پسرش را گرفته شد این چهار و باید دعوای مفصلی را قبول کرد، ولی زمین شد با ملک جان عمو قول داد. بنابراین این طور دیگری زمین پدرشان هم گفتند که هیچ کسو به جدو که باید مالک شدند. دایی گفت این همه زمین نداشتند. الان باید دو متر و پول را برده نشد. برادر دایی و برادرش گفت اگر پدر پسر بچه هم ملک ما این قرارداد دو قطعه را خواست. عمو پسر برادر من این بود ولی پدر این وسط زمین دو تا این یعنی ده هزار زمین گرفتند و نوه عمو این هشت هکتار به زنش مالک و مال باخته. آقا گفت تا ابد را امضا کرده و دویست هکتار شد چون این شش هکتار دیگر را نداشت و وارثان را آوردند.پدر و چهار چوب را داشت ولی برادر داماد هم گفت زمین دیگر مالک این که نصف ملک به عمو بعدا هم دعوا کرده.

مراحل رسیدگی به پرونده حقوقی شما

مرحله اول

مرحله دوم

مرحله سوم



صفحات مرتبط


برچسب ها

شکایت از عمو برای ارث پدری شکایت از عمو برای ارث پدری شکایت از عمو برای ارث پدری